در ارتباط با ادبیات گردشگری شهری دو رهیافت
اساسی قابل ذکر است: اولین رویکرد در راستای درک گردشگری شهری منوط به تجزیه و
تحلیل جغرافیایی است. نواحی شهری با تمرکز بالایی از امکانات و جاذبه ها نیازمندی
های بازدیدکنندگان و ساکنان خود را فراهم می سازند. رهیافت اصلی دوم مربوط به تجربه گردشگران از گردشگری شهری
است، تجربه و نگرش گردشگران از مقصد امری نسبی و تابع عوامل متعددی در گردشگری
شهری می باشد. اصطلاح توریست از قرن نوزدهم معمول شد از زمانی
که بعضی از دانشجویان فرانسوی برای تکمیل دوره درسی خود به سفر می رفتند که این
دانشجویان توریست می گفتند. در ایران نیز از زمان های قدیم و در ادبیات ناصر خسرو
و سعدی کلمه سیاح را می توان جست که تا اوایل قرن بیستم این کلمه در زبان مردم
رایج بود که از آن زمان به بعد به کلمه جهانگردی تغییر کرد.
در سال 1925 کمیته مخصوص آمار گیری مجمع ملل
افراد زیر را جهانگرد نامید: 1) کسانی که برای تفریح و دلایل شخصی با مقاصد
پزشکی و درمانی سفر می کنند. 2) کسانی که برای شرکت در کنفرانس
ها ، مراسم مذهبی، مسابقات ورزشی به کشورهای دیگر سفر می کنند 3) کسانی که به منظور بازار یابی و
امور بازرگانی سفرمی کنند 4) افرادی که باکشتی سفرمی کنند و
در بندری در مسیر راه تا 24ساعت اقامت می نمایند
انواع جهانگردی:
اکوتوریسم (Eco Tourism) توریسم فرهنگی(Cultural Tourism)توریسم تجاری(commercial Tourism) توریسم روستاها (Rural Tourism)
مذهبی یا زیارتی (Religious Tourism)
و حادثه جویی(Adventure Tourism)
و سلامتیHealth Tourism) )
و ورزشی(Sport Tourism)
پیشینه: گردشگری روزهای اولیه مختص طبقه اشراف بوده است و
همینان بودند که گردشگری را رونق بخشیدند.
مرحله بعدی گردشگری بارنق بخشیدن به گسترش وسایل نقلیه اعم از راه آهن ، هواپیما بعد از جنگ جهانی اول آغاز شد.
با تغییراتی که در قوانین کار به وجود آمد اوقات فراغت بیشتر پیش روی کارگران قرار
گرفت و آنها نیز توانستند وارد عرصه گردشگری بشوند